کوتاهترین روش مقابله با هیجانات منفی
تصور کنید که در اتومبیل خود نشسته اید و در یک بزرگراه خلوت دارید رانندگی می کنید. ناگهان ، در وسط ناکجاآباد، یک چراغ هشدار دهنده روشن می شود. فشار روغن شما بسیار کم شده است. اگرآن هشدار را نادیده بگیرید و به رانندگی خود را ادامه دهید ، آسیب جدی به موتورخودرو وارد می شود. شما می دانید که می توانید یک بکسل بگیرید اما این کار مدتی طول خواهد کشید.
همانطور که به چراغ هشدار دارید نگاه می کنید ، ناگهان ترفندی به ذهنتان خطور می کند که می توانید چراغ هشدار را خاموش کنید. این کارهیچ تغییری در مورد موتور خودرو ایجاد نمی کند – همچنان نیازمند روغن خواهد بود – اما چراغ سیگنال دیگر روی داشبورد شما چشمک نمی زند و می توانید آن را راحتتر نادیده بگیرید.
حال سوال اینجاست: آیا این کار، کار درستی است؟
حتما متوجه هستید که اینکار کمکی به شما نخواهد کرد چون آن چراغ فقط هشدار دهنده است و به خودی خود مشکلی نیست، پس بهتر است مشکل اصلی را حل کنید.
درک این مسئله در مورد مشکلات خارجی مانند تعمیر و نگهداری اتومبیل آسان و واضح است. با این حال ، وقتی مشکلات داخلی رخ می دهد، بسیار گیج کننده تر است. وقتی با احساسات دشواری مانند: اضطراب ، افسردگی ، استرس ، غم ، عصبانیت یا تنهایی روبرو می شویم ، به جای اینکه توجه کنیم اینها تنها هشدار هستند، به سرعت دنبال دگمه خاموش در داشبورد احساسی خود می گردیم.
برای خاموش کردن سریع چراغ هشدار، به سیگار و مواد روی می آوریم، خود را تنها و منزوی می کنیم، درگیر بازی های کامپیوتری و شبکه های اجتماعی می شویم، حاظریم هرکاری را انجام دهیم تا فقط آن چراغ را خاموش کنیم.
غالباً این اولین واکنش ما هنگام بروز هیجانات ناخوشایند است: همه ما سعی می کنیم سیگنال هشدار را خاموش کنیم.
اما هیجانات به خودی خود مشکل نیستند، آنها فقط پیام رسان هستند و پیام های انها اغلب درس های مهمی هستند که باید به آنها توجه کرد و می توانند ما را به اقدامات مفیدی دعوت کنند. اغلب آنها فرصت ها را به ما نشان می دهند.
آنچه هیجانات منفی می توانند نشان دهند:
ترس می تواند به ما نشان دهد که خطری در پیش است و بهتر است خود را آماده کنیم.
احساس تنهایی به ما می گوید که ایجاد روابط نزدیک با عزیزان را در اولویت خود قرار دهیم.
غم و اندوه ممکن است ما را در برابر آنچه برای ما مهم و معنادار است هشیار کند و به ما بگوید که به دنبال ارتباط و حمایت های اجتماعی باشیم.
چراغ های داشبورد شما نیازی به پوشاندن ندارد. نیاز به توجه ملایم و مستمردارد. ولی این هشدارها مختص پراغ های داشبورد نیست ، شما هنوز راه های دیگری هم دارید. وقتی هیجانات به وجود می آیند ، می توانید از خود بپرسید: “الان چه احساسی دارم؟” و “از کجا می توانم آن را احساس کنم؟” و “احساس من از من می خواهد چه کاری انجام دهم؟ ” و “این نشان می دهد که آرزوی چه چیزی را دارم؟” هیچ کس رانندگی خود را به چراغ های داشبورد وابسته نمی کند، اما سوالاتی از این قبیل درباره احساسات، به ما کمک می کند تا نقش مناسب خود را داشته باشند.
باید توجه داشته باشید که درمقابل هیجانات منفی، شما هیجانات مثبت هم دارید. مثلا درحال رانندگی هستید که متوجه می شوید آمپر بنزین شما پر بودن باک بنزین شما را نشان می دهد، خیلی خوشحال می شوید، حال چکار می کنید؟ آیا سیم آمپر را قطع می کنید تا این خوشحالی دائمی باشد؟
مردم هم وقتی احساس شادی می کنند از آن لحظه خود لذت نمی برند، همواره نگران آن هستند که وقتی این شادی تمام شود چکار کنند، سعی می کنند سیم آمپر را قطع کنند تا این لذت دائمی باشد.
احساسات فقط مربوط به دوست داشتن و دوست نداشتن نیست. آنها گذشته و حال ما را تحت تأثیر قرار می دهند. آنها به ما کمک می کنند تا توانایی خود را برای مشاهده آنچه که در حال حاضر است ، بر اساس آنچه در گذشته تجربه کرده ایم ، افزایش دهیم. آنها مانند چراغ های هشدار روی داشبورد هستند که به ما کمک می کنند تا با چالش های سفر زندگی خود سازگار شویم.
احساسات موقتی هستند، نه قرار است از آنها اجتناب شود و نه به آنها چسبید. آنها قرار است بیایند و بروند ، آنها شامل درسهای مهمی برای کمک به زندگی ما هستند ، از نزدیک به پیام آنها گوش فرا دهید ، و آنها را کاملاً بدون احساس چسبیدن و دفاع بی مورد حس کنید ، به آنها این امکان را دهید تا نقش مناسب خود را داشته باشند. احساسات شما مشکلی ایجاد نمی کنند ، بنابراین از این تغییر استقبال کنید ، به جلو بروید و یاد بگیرید چگونه رانندگی کنید.
داود خاکی
کارشناس ارشد روانشناسی