چرا ما کارهایی را انجام می دهیم که نمی خواهیم

وسواس فکری عملی یک اختلال روانی است که در آن فرد افکار یا ترس‌های ناخواسته و مکرری را تجربه می‌کند که باعث ایجاد اضطراب و پریشانی می‌شوند.

این افکار وسواسی ممکن است درباره‌ی آلودگی، شک، تقارن، خشونت، جنسیت یا مذهب باشند. فرد برای کاهش اضطراب خود، رفتارهای تکراری و اجباری را انجام می‌دهد که ممکن است به‌صورت فیزیکی یا ذهنی باشند.

این رفتارهای اجباری ممکن است شامل شستن دست‌ها، بررسی چیزها، شمارش، ترتیب دادن، نگه‌داری یا تکرار کلمات باشند. انجام این رفتارها فقط به‌صورت موقت اضطراب فرد را کاهش می‌دهد و او را در چرخه‌ی وسواس فکری عملی گرفتار می‌کند.

این اختلال می‌تواند باعث اختلال در زندگی شخصی، اجتماعی و حرفه‌ای فرد شود. علل دقیق این اختلال شناخته نشده‌اند، اما عوامل ژنتیکی، شیمیایی، محیطی و روان‌شناختی ممکن است نقش داشته باشند.

این اختلال قابل درمان است و روش‌های مختلفی برای درمان آن وجود دارند. این روش‌ها شامل درمان‌های دارویی، روان‌درمانی، درمان شناختی-رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان‌های جراحی یا الکتریکی هستند.

 

در اینجا چند مثال از تفکرات و رفتارهای وسواسی می نویسم. تفکرات و رفتارهای وسواسی افکار، تصاویر، تکانه‌ها یا رفتارهایی هستند که برای فرد ناخواسته، مزاحم، غیرمنطقی و مضطرب‌کننده هستند و فرد نمی‌تواند آن‌ها را کنترل کند. برخی از مثال‌های رایج از تفکرات و رفتارهای وسواسی عبارتند از:

  • ترس از آلودگی و کثیفی: فرد مدام فکر می‌کند که دست‌ها، بدن یا اشیای اطرافش آلوده به میکروب، ویروس، خون یا مواد زائد هستند و برای کاهش اضطراب خود، بارها و بارها دست‌ها، بدن یا اشیا را می‌شوید، ضدعفونی می‌کنید یا از آن‌ها دوری می‌کنید12
  • تعصب به تقارن و ترتیب: فرد اهمیت زیادی به تقارن، ترتیب و سازمان‌دهی اشیا یا کارها می‌دهد و فکر می‌کند که اگر چیزی از جای خود جابجا شود یا نامنظم باشد، اتفاق بدی رخ خواهد داد یا احساس ناراحتی خواهد کرد. برای کاهش اضطراب خود، فرد بارها و بارها اشیا یا کارها را به شکل خاصی مرتب می‌کند، چک می‌کند یا تکرار می‌کند12
  • ترس از عواقب وحشتناک: فرد فکر می‌کند که اگر کاری را انجام دهد یا ندهد، اتفاق بدی برای خودش یا دیگران رخ خواهد داد. مثلاً فکر می‌کند که اگر کتاب را در جای خاصی نگذارد، خانه آتش گرفته می‌شود یا اگر به کسی سلام نکند، او مریض می‌شود. برای کاهش اضطراب خود، فرد رفتارهایی را انجام می‌دهد که به نظرش می‌توانند اتفاق بد را جلوگیری کنند یا خوش‌شانسی را جلب کنند. مثلاً کتاب را در جای مشخصی می‌گذارد، به کسی سلام می‌دهد یا عبارت‌های خاصی را می‌گوید12
  • افکار جنسی ناخواسته: فرد افکار، تصاویر یا تکانه‌های جنسی ناخواسته و مخل به اخلاق را تجربه می‌کند که با باورها، ارزش‌ها یا هویت جنسی او سازگار نیستند. مثلاً فکر می‌کند که به جنس خود یا به کسی از خانواده یا دوستانش جذب شده است یا کاری جنسی نامناسب یا خلاف دین انجام داده است یا می‌خواهد انجام دهد. برای کاهش اضطراب خود، فرد سعی می‌کند این افکار را از ذهنش بیرون کند، از موقعیت‌هایی که ممکن است این افکار را تحریک کنند دوری کند یا رفتارهایی را انجام دهد که به نظرش می‌توانند این افکار را جبران کنند. مثلاً دعا کند، توبه کند یا کارهای خیر انجام دهد12
  • افکار مذهبی ناخواسته: فرد افکار، تصاویر یا تکانه‌های مذهبی ناخواسته و توهین‌آمیز را تجربه می‌کند که با باورها، ارزش‌ها یا شیوه‌های مذهبی او سازگار نیستند. مثلاً فکر می‌کند که به خدا، پیامبر یا مقدسات توهین کرده است یا کاری مذهبی نادرست یا ناقص انجام داده است یا می‌خواهد انجام دهد. برای کاهش اضطراب خود، فرد سعی می‌کند این افکار را از ذهنش بیرون کند، از موقعیت‌هایی که ممکن است این افکار را تحریک کنند دوری کند یا رفتارهایی را انجام دهد که به نظرش می‌توانند این افکار را جبران کنند. مثلاً دعا کند، توبه کند، استغفار بگوید یا کارهای مذهبی را بارها و بارها تکرار کند12

اینها فقط برخی از مثال‌های ممکن از تفکرات و رفتارهای وسواسی هستند و ممکن است فرد دچار افکار و رفتارهای دیگری نیز باشد. اگر شما یا کسی که می‌شناسید از این علائم رنج می‌برید، پیشنهاد می‌کنم به یک روان‌پزشک یا روان‌شناس مراجعه کنید و از روش‌های درمانی موجود استفاده کنید.

 عوامل ژنتیکی، شیمیایی، محیطی و روان‌شناختی ممکن است نقش داشته باشند. در ادامه به توضیح این عوامل می‌پردازیم:

  • عوامل ژنتیکی: تحقیقات نشان داده‌اند که اختلال به وسواس فکری عملی در برخی خانواده‌ها شایع‌تر است و اگر فردی در خانواده شما مبتلا به این اختلال باشد، احتمال ابتلا شما نیز بیشتر می‌شود. هر چه این فرد به شما نزدیک‌تر باشد و در سن پایین‌تر علائم را نشان داده باشد، خطر ابتلا برای شما بیشتر است. اما هنوز ژن یا ژن‌های خاصی که با این اختلال مرتبط هستند، شناسایی نشده‌اند1
  • عوامل شیمیایی: اختلال به وسواس فکری عملی ممکن است با تغییرات در مواد شیمیایی عصبی مغزی مانند سروتونین، دوپامین و گلوتامات مرتبط باشد. این مواد شیمیایی عصبی نقش مهمی در انتقال پیام‌های عصبی بین سلول‌های مغزی دارند و می‌توانند روی احساسات، رفتارها و افکار فرد تأثیر بگذارند. برخی داروهای ضد افسردگی که مهار کننده‌های بازجذب انتخابی سروتونین (SSRIs) نام دارند، می‌توانند با افزایش سطح سروتونین در مغز، علائم اختلال به وسواس فکری عملی را کاهش دهند. اما هنوز مشخص نیست که آیا این تغییرات شیمیایی عصبی علت یا نتیجه این اختلال هستند2
  • عوامل محیطی: شرایط محیطی می‌توانند نقش مهمی در بروز یا تشدید اختلال به وسواس فکری عملی داشته باشند. برخی از این شرایط می‌توانند عبارتند از: استرس مزمن، تروما، سوءاستفاده، بیماری، از دست دادن عزیزان، تغییرات زندگی، ترس از عواقب، تعارضات خانوادگی، انتظارات بالا، انتقادات شدید و غیره. این شرایط می‌توانند باعث شوند که فرد با آسیب‌پذیری بیولوژیکی به این اختلال، علائم آن را نشان دهد یا علائم قبلی او را تشدید کنند3

 برای تشخیص وسواس، روش‌های مختلفی وجود دارند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • معاینه فیزیکی: پزشک ممکن است برای بررسی علائم فیزیکی مربوط به وسواس یا بیماری‌های دیگری که ممکن است علائم وسواس را تقلید کنند، معاینه فیزیکی انجام دهد. مثلاً برخی از بیماری‌های عصبی یا مغزی ممکن است باعث ایجاد رفتارهای تکراری یا اجباری شوند1
  • آزمایش‌های آزمایشگاهی: پزشک ممکن است برای بررسی عوامل فیزیولوژیکی مربوط به وسواس یا بیماری‌های دیگری که ممکن است علائم وسواس را تقلید کنند، آزمایش‌های آزمایشگاهی انجام دهد. مثلاً برخی از عفونت‌های باکتریایی یا ویروسی ممکن است باعث ایجاد افکار یا رفتارهای وسواسی شوند2
  • مصاحبه روان‌پزشکی: پزشک یا روان‌پزشک ممکن است با شما مصاحبه کند تا علائم روانی مربوط به وسواس یا اختلالات روانی دیگری که ممکن است با وسواس همراه باشند، را بررسی کند. مثلاً برخی از اختلالات اضطرابی، افسردگی، تیک‌ها، اختلالات خوردن یا اختلالات شخصیت ممکن است با وسواس همزمان یا تداخلی باشند3
  • پرسش‌نامه‌ها و مقیاس‌های خودگزارشی: پزشک یا روان‌پزشک ممکن است از شما بخواهد که پرسش‌نامه‌ها و مقیاس‌های خودگزارشی مربوط به وسواس یا اختلالات روانی دیگر را پاسخ دهید. این ابزارها می‌توانند در ارزیابی شدت و نوع علائم وسواس یا اختلالات روانی دیگر کمک کنند. مثلاً پرسش‌نامه‌ی وسواس فکری عملی (Y-BOCS)، مقیاس وسواس فکری عملی (OCI-R)، مقیاس وسواس فکری عملی کودکان (CY-BOCS) و مقیاس وسواس فکری عملی دیمنشنال (DOCS) از این ابزارها هستند.
  • معیارهای تشخیصی: پزشک یا روان‌پزشک ممکن است از معیارهای تشخیصی موجود در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) یا رده‌بندی بین‌المللی بیماری‌ها (ICD-10) برای تشخیص وسواس استفاده کند. این معیارها شامل شرایطی است که باید برای تشخیص وسواس برآورده شوند. مثلاً برای تشخیص وسواس بر اساس DSM-5، باید این شرایط را داشته باشید:
    • وجود وسواس‌ها، اجبارها یا هر دو
    • وسواس‌ها یا اجبارها باعث ایجاد اضطراب یا ناراحتی شدید می‌شوند
    • وسواس‌ها یا اجبارها بیش از یک ساعت در روز زمان می‌گیرند یا در کارهای روزمره، روابط اجتماعی یا عملکرد شغلی یا تحصیلی تداخل ایجاد می‌کنند
    • اختلال وسواس فکری عملی ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک ماده (مثل دارو، مواد مخدر یا الکل) یا یک بیماری پزشکی نیست
    • اختلال وسواس فکری عملی بهتر با یک اختلال روانی دیگر توضیح داده نمی‌شود

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Related Posts

Begin typing your search term above and press enter to search. Press ESC to cancel.

برگشت به بالا